رضا مهدوی نوازنده و پژوهشگر موسیقی ایرانی در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به ویژگی های هنری و فنی مرحوم اکبر گلپایگانی عنوان کرد: مرحوم گلپایگانی در زمان حیات خود همواره از بازگشت انسان به سمت معبود خویش سخن می گفت. بنابراین لازم می دانم همین ابتدا از این کلام ارزشمند قرآن کریم که می فرماید «انا لله و انا الیه راجعون» استفاده کنم و برای مرحوم گلپایگانی آرزومند رفیع ترین درجات الهی باشم.
وی افزود: بدون تردید مرحوم اکبر گلپایگانی و جناب حسین خواجه امیری (ایرج) نقش موثری در توسعه فرهنگ آوازی موسیقی ایرانی داشتند و دارند. جالب اینکه در آن دوران به فکر کسی هم خطور نمی کرد که ۲ فارغ التحصیل مدرسه نظام بتوانند تبدیل به ۲ هنرمند مهم، جریان ساز و موثر در توسعه فرهنگ آوازی و ترانه خوانی شوند. هنرمندانی که بسیار بعید می دانم تا سال ها بتوانیم همتای آنها را در موسیقی ایرانی داشته باشیم. زیرا این ۲ هنرمند به واسطه استعداد ذاتی، فراگیری درست موسیقی و بنیان های قدرتمند آموزشی که در محضر استادان بزرگ موسیقی کشورمان فرا گرفته بودند، توانستند در قالب رفیقان گرمابه و گلستان نقش کم نظیری را در موسیقی آوازی ایران ایفا کنند.
این نوازنده سنتور بیان کرد: حضور مرحوم گلپایگانی در محضر استاد ارزنده ای چون نورعلی برومند قطعا نقش غیرقابل انکاری در زندگی هنری او داشته است. اما خمیرمایه درونی این هنرمند در موسیقی، هوش سرشار، استعداد ذاتی و «گوش قوی» که برای شنیدن موسیقی داشت او را تبدیل به هنرمندی جریان ساز در عرصه موسیقی کرد که در زمانی احساس کرد باید در کنار مردم کوچه و خیابان به ارائه موسیقی اش بپردازد. او تبیین کننده جایگاه فرهنگ آوازی در میان عامه مردم بود و در زمانی که آواز ایرانی رو به انحطاط بود، گلپا و ایرج با هوشمندی متوجه شدند که باید آواز را «ترانه وار» سر داد. خوانشی که به غایت دلنشین بود و موجب شد تا جای این ۲ هنرمند حتی در سینمای آن روزگار نیز باز شود.
مهدوی با اشاره به دیگر ویژگی های هنری مرحوم گلپایگانی گفت: نکته مهم دیگری که می توان درباره اکبر گلپایگانی به آن اشاره کرد، شناخت دقیق او از روحیات مردم که علیرغم حضور در مدرسه نظامی، به واسطه آنچه از پدرش مرحوم حاج حسین گلپایگانی به عنوان یک نوحه خوان و تعزیه خوان آموخته بود، فهمید که علاقه مردم چیست و دقیقا به واسطه همین مفاهمه درست بود که در آن روزگار از مضامین موسیقایی نوحه ها و تعزیه ها استفاده کرد و با یک نظمی که به موسیقی آوازی ایران داد، توانست کاری را انجام دهد که از عهده هرکسی برنمی آمد. «گلپا» برای فرهنگ آوازی ایران کاری کرد «کارستان»؛ اقدامی که تاثیر صدچندانی در ارتقای فرهنگ شنیداری آواز، دقیقا آن چیزی که بسیاری از هنرمندان آن را ثقیل می خواندند، داشت و آنچنان خلاقیتی به خرج داد که ناب ترین شعرها و ملودی ها را با سهولت و روانی به مخاطب ارائه می داد.
این کارشناس حوزه موسیقی در ادامه صحبت های خود بیان کرد: بنده در سال ۱۳۸۵ افتخار داشتم که برای اولین بار در برنامه رادیویی «نیستان» و «چهارمضراب» رادیو فرهنگ از صدای مرحوم گلپا استفاده کردم. جالب اینکه پس از پخش این قطعه جناب محمد گلریز که خودشان مهمان برنامه «چهارمضراب» بود از این اقدام من تعجب کرد که چگونه توانستم چنین کاری را انجام دهم. شرایطی که باعث شد مخاطبان به صورت مستمر با برنامه تماس بگیرند و از این اقدام استقبال کنند. من برای کاری که انجام دادم، دفاع داشتم چون معتقد بودم ما به پخش و ارائه یک گونه آوازی اصیل و البته هم تراز با آنچه در خوانندگی معاصر ایران می گذشت، احتیاج داشتیم. یک نوآوری برآمده از ریشه ها که مرحوم گلپا آن را با زبان حال امروز چنان پرورش می داد که برای همه فرایندی قابل ستایش بود. او همواره درِ خانه اش به روی آن دسته از هنرمندانی که به موسیقی ایرانی علاقه داشتند باز بود. گشایشی که هیچ گاه او را تبدیل به هنرمند اهل سیاستی نکرد و همواره هم مانع بیان این مسائل می شد.
وی یادآور شد: مرحوم گلپایگانی هنرمند بسیار باهوشی بود که برای خوانش بسیاری از آثارش فن بیان و ارائه خود را تغییر می داد و چون هنرمند هوشمندی بود با روابط عمومی بسیار خوب تلاش می کرد تا به هنرمندان جوان ثابت کند که تقلید نکنند. تقلید، گلپا را ناراحت می کرد و به همه دوستداران آواز می گفت باید صاحب امضا باشید. او همواره توصیه می کرد تا هنرمندان نسل جوان گستره هنرشان را بسیار دورتر ببینند و خلاقیت داشته باشند و چه قدر خوب که آثارش به شکلی بود که حتی خانواده های مذهبی هم کارهای او را گوش می دادند. فرآیندی که نشات گرفته از هوش و نبوغ او در مخاطب شناسی و انتخاب اشعار ناب و آهنگسازان بزرگی داشت و شرایطی را فراهم ساخت که اکنون با از دست دادن وی بر این باور باشیم که موسیقی ایران یکی از ارکان مهم موسیقی آوازی خود را از دست داد که بعید می دانم شاهد تکرار چنین پدیده ای باشیم. او جان مایه آواز ایران بود که هنرش همواره جاری و ساری بود. البته دراین میان نمی توان از همراهی دلسوزانه و عاشقانه بانو گلرخ گرایلی همسر مرحوم گلپایگانی به راحتی عبور کرد که همواره درِ خانه شان به روی همه هنردوستان باز بود و پذیرای دوستداران استاد بودند.
نظر شما